چه کسی بود صدا زد ...

از هر مطلبی که خوشتون اومد بگید براتون میفرسم(msm_6631@yahoo.com)

چه کسی بود صدا زد ...

از هر مطلبی که خوشتون اومد بگید براتون میفرسم(msm_6631@yahoo.com)

سلام دوباره

با عرض شرمندگی از تو عزیز

یه سری مشکلات پیش اومد که نتونستم این مدت آپ کنم از طرفی هم به کمک گروه دستمال گردگیری در صدد رفع مشکل وبلاگ برامدیم که به یاری خدا و همکاری گروهی ( من ؛ سایم ؛ لباسام ؛ و از همه مهمتر آقا محمد گل که مارو خیلی کمک کرد ) این مشکل حل شد

سال نو رو به همه ی اونایی که میان تو این وبلاگ چه خواسته چه ناخواسته تبریک میگم

 

طرز تهیه طاس کباب

طرز تهیه طاس کباب  


مواد لازم: مرد طاس به تعدادنفرات ( بهتر است که شهرت کچل خان داشته باشند )

کباب: نفری دو سیخ

گوجه: (من که نمیخورم شما رو نمیدونم)

ریحون: هر چی بیشتر بهتر

پیاز: نمیخواهد

 

طرز تهیه برای 4 نفر :

 

4 تا کچل خان ( با باباهای کچلشون ) را در سفره میگذاریم کبابها را با یک عدد گوشت کوب (خودتان

به مواد لازم اضافه کنید) تو سرشان له میکنیم. گوجه را از قبل میجویم و بر روی کله‌های (مبارک)

طاس میگذاریم. پیازها را همانطوری که گفتم... نمیخواهد! حالا نوبت به خوردن میرسد... یک لحظه

صبر کنید...

 

به اینجایش فکر نکرده بودم! اگر آقایان کچل از فامیلهایتان هستند صلاح نیست تکه‌تکه شان کنید

چون بعدا پشت سرتان حرف در میاورند ولی اگر از اقوام نیستند ( یا باز هم شهرت کچل خان دارند ) میشود کله‌شان را قاچ کرد .

 

نکات مهم: این غذا را میتوانید با برنج بلومبانید.


نظرات شما :

لیلا : اه نمیشه نگاهشون کرد تو میگی لمبانیدن؟؟فیلترت میشیا...                                    پاسخ : لیلا جان هیچ کاری تو دنیا نشد نداره تو اگه نتونی بخوری این غذارو تا مرحله خوردن پیش برو فقط باید یادت باشه که باید کچل خان درست ریز ریز بشه

یاداشتهای کودک نفهم

موضوع انشاء : ۱۳ نوروز را چگونه در کردید ؟    

 

امسال سال نو خیلی مبارک بود زیرا در امسال پدرم ما را به شمـــال برده است !  این بهترین

مسافرتی است که پدرم ما را آورده است چـــون قبل از این هیـــچوقت ما را به مسافرت نبرده بود !

در راه شمال به ما خیـــلی خوش گذشــــــت ! ما در راه خیلی چپ کردیم ! پدرم میگفت من میپیچم

ولی نمیدانم چرا جــاده نمیپیچه!خواهرم یک بار دستش را از پنجره ماشین بیرون آورد تا پوست

تخمـه اش را بریزدو یک ترانزیت از کنار ماشین ما رد شد و دست خواهرم از بازو کنده شـــــــــد و ما

خیلی خندیدیم ! ما برای ناهار به اکبر جوجه رفتیم ! البته من خود اکـــــــــبر آقا راندیدم ولـــــــــــی

 پدرم که او را دیده است میگوید خیلی جوجه اسـت ! من خیلی نوشــــــــابه خوردم و پدرم یک

گوشه نگه داشت تا من با خیال راحت بشاشـم به طبیعت ! در جاده خیلی برف آمده بود و ما برف

بازی کردیم ! مـــــن با گوله برف به پس کــــله پدرم زدم و او عصبانی شد و دست من را لای در

ماشین گذاشـت و درماشین را محکم بست ! ما به متل قو رفتیم و سر یک میز نشستیم و پدرم

قیلـون و چایی ســـفارش داد . پدرم خیلی قشنگ قیلون میکشد . پدرم حتی در متل قـو هم از

رژیمش دست برنمیدارد و درِ گوشی به همان پسره که قیلون آورد چیزی مـیگوید و یــــــک پارچ

آب سفارش میدهد ! پدرم عادت دارد نوشابه را با آب قاطی میکند !کنار ما چند تا جوان نشسته اند و

آواز میخوانند :میخوام برم زن بگیرم ! پولامو بدم ان بگیرم ! گوجه بدم رب بگیرم و ..پدرم با این شعر

خیلی حال میکند ولی مادرم عصبانی میـشود و با پارچ آب پدرم به صورت من میکوبد ! ما ۱۳ را در

همانجا در کردیم البته پـدرم خیلی بیشتر از ما در کرد ولی به هر حال به ما خیلی خوش گذشت و

 من خیلی کتک خوردم ...

جنی پلو پز

یه مطلب بامزه و بی ادبی 

جنیفر لوپز و ما تحت سحر آمیز ...
آخه تو خجالت نمیکشی؟ حیا نمیکنی؟!! به خدا زشته ... عیبه ... خوبیت نداره .... نمیگی در و

همـــــسایه چی فکر میکنن؟! جلف! بیشعور! کثافت! لجن!

 

ایشالا به حق امام مجید باقالی شی ... ایشالا میری حـموم کـف بره تو چشت ... ایشالا آب

پرتقال سوپت دیر شه ... چه حرفا!؟ چه چیزا؟! به حق چیزای نشنیده! آخرالــزمان شـده!

ببخشیدا! روم به دیوار! گلاب به روتون! آخه کون هم بیمه کــردن داره؟!!! میگن جنیفر لوپز ما تحتشو

۱۰۰ میلیون دلار بیمه کرده! میگن خوش ترکیبه ... جذابه! بابا مال منم خوش فرمه خدایـــــی! یاد

بیگیر جنیفر من نصف توام از این جلف بازیا در نمیارم ... مگه ما ایرونیا چیمون از این تهاجم فرهنگیا

کمتره؟؟!

 

در همین رابطه ستاد مبارزه با ما تحت جنیفر لــوپز در ایران یه طرح پیشنهادی برای خوانندگان ایرانی

مقیم لوس آنجـلس ارائه داده که با بیمه کردن اعضاء خوش ترکیب بدن خود مشت محکمی بر دهان

شوهر جنیفر لوپز و استکبار جهانی زده و پرچم پر افتخــــار ایران را یک بار دیگر به اهتزاز در

بیاورند ...


طرح پیشنهادی:

 

۱ . شهرام شب پره بیمه پشت مو.

۲ . حسن شماعی زاده بیمه دماغ.

۳ . ویگن بیمه دندان.

۴ . محمد خردادیان بیمه النگو.

۵ . شهرام کاشانی بیمه گردن.

۶ . شهبال شب پره بیمه سیبیل.

۷. سیاوش قمیشی بیمه عینک شب.

۸ . داوود بهبودی بیمه لهجه.

۹ . سوزان روشن بیمه لب و دهن.

رازهای عشق

راز اول عشق
راز عشق در تواضع است . این صفت نشانه ی تظاهر نیست. بلکه نشان دهنده ی احساس وتفکری قوی است. میان دو نفری که یکدیگر را دوست دارند ، تواضع مانند جویبار آرامی است که چشمه ی محبت آنها را تازه و با طراوت نگه میدارد




راز دوم عشق
راز عشق در احترام متقابل است. احساسات متغیرند،اما احترام دو طرف ثابت می ماند. اگر عقاید شریک زندگی ات با عقاید تو متفاوت است، با احترام به نظرهایش گوش کن . احترام باعث می شود که او بتواند خودش باشد.


راز سوم عشق
راز عشق در این است که به یکدیگر سخت نگیرید . عشقی که آزادانه هدیه نشود ، اسارت است


راز چهارم عشق
راز عشق در این است که رابطه تان را مانند یک باغ با محبت تزیین کنید . بذر علاقه ها و عقیده های تازه بکار که زیبایی بروید . ضمنا" فراموش نکن که باغ را باید هرس کرد ، مبادا غنچه های گل پوشیده از علف های هرزه ی عادت ها شود .برای آنکه عشق همواره با طراوت بماند ، باید به آن مثل هنر ، خلاقانه نگاه کرد.

راز پنجم عشق
راز عشق در خوش مشربی است . شوخی با دیگران را فراموش نکن ، در ضمن مراقب شوخی ها هم باش . شوخی ناپسند نکن . شوخی باید از روی حسن نیت باشد ، نه نیشدار


راز ششم عشق
راز عشق در این است که هر روز کاری کنی که شریک زندگیت را خوشحال کند ، کاری مثل دادن هدیه ای کوچک ، تحسین ،لبخندی از روی محبت . نگذار که جویبار محبت تان از کمی باران ، بخشکد

راز هفتم عشق
راز عشق در این است که حقیقت اصلی عشق ، یعنی تفکر را از یاد نبری . آیا یک رابطه ی دراز مدت ، مهمتر از اختلافات کوچک و زود گذر نیست ؟


راز هشتم عشق
راز عشق در این است که مانع بروز هیجانات منفی در وجودت شوی ، و صبر کنی تا خونسردی را دوباره به ذست آوری . با این که احساس جلوه ی الهام است ، اما شخص عصبانی نمی تواند چیز ها را با وضوح درک کند . قلبت را آرام کن تنها به این وسیله می توانی چیز ها را همان طور که هستند ، دریابی .

راز نهم عشق
راز عشق در این است که طرف مقابلت را تحسین کنی . هرگز با فرض این که خودش این چیزها را می داند ، از تحسین کردن غافل مشو . مشکلی پیش نخواهد آمد اگر بارها با خلوص نیت بگویی : دوستت دارم . گرچه احساسات بشری به قدمت نسل بشر است ، اما کلمات همواره تازه و جوان خواهند ماند .



راز دهم عشق
راز عشق در این است که در سکوت دست یکدیگر را بگیرید . کم کم یاد می گیرید که بدون کلام رابطه برقرار کنید .

حافظ به روایت شیر فرهاد!!!

 

ناگهان پـــــرده بر انداخته ای ، یعنی چه؟

مست از خانه برون تاخته ای ، یعنی چه؟

"حافظ"

ناگهان پـــــرده بر انداخته...." ای ، یعنی چه؟"(!)

مست از خانه برون تاخته..." ای ، یعنی چه؟"(!)

عشق شون پت ، وَزده چنبـــــــره بر زندگیـم

سهم دل ، خشکه نپرداخته!..."ای یعنی چه؟!"

ای کَیانـــــــــوش که با مـــــا وَزده شطرنجی

شـده چُلمنگ و فقط باخته!..."ای یعنی چه؟!"

نَوَدیدی کــــه "سحـــــــرناز" به روی "لیلــون"

باز هم خنجـــــر خود آخته؟!..."ای یعنی چه؟!"

وا وَکن چشم و وَبین گرد نخــود چی فوکولَه!

کــار ِ ای "دو برره" ساخته!..."ای یعنی چه؟!"

"بوالفضول الشعـــرا" حافظ طنز است و "بگور"

پیش او لُنـــگ وَ یَنــــداخته!..."ای یعنی چه؟!"

****

هر که پنداشت تــو تعریف ز طنـــــزت فوکولی!

فعل معکــــوس تو نشناخته!..."ای یعنی چه؟!"

باران

It's the rain of everyday

این بارانی است که هر روز می بارد

That has augmented it's level

و مقدارش بیشتر شده است

And music doesn't have the same

و موسیقی همان

Effect that it once had

اثری را که قبلا داشت ندارد

Maybe I've lived too much

ممکن است که من مدت زیادی زندگی کرده باشم

In too little and too short a time...

در مدت خیلی کم و کوتاهی

I don't even know what language I speak...

حتی نمی دانم با چه زبانی صحبت می کنم

Nor which candles I carry within

و نمیدانم کدام شمع را می باید

This burial

جهت این خاک سپاری ببرم

I feel that I do longer have the strengths...

احساس می کنم که دیگر توانایی و قدرت ندارم

Top leap and reach and sun...

برای پریدن و رسیدن به خورشید

And the harder I try...

و هرچه بیشتر تلاش می کنم

I can't even hear my voice

من حتی صدای خودم را هم نمی توانم بشنوم

I don't know if I've lived then thousand days...

نمیدانم آیا من زندگی کرده ام هزاران روز

Or a day thousand times

یا یک روز هزاران بار

And I add you to my story...

و تو را به داستانم می افزایم

Wanting to change all losses

و قصد دارم تمام باخت ها را به برد

For gains

بدل کنم

I need you, I need you my love...

به تو نیازمندم، به تو نیازمندم ،‌ عشق من

Wherever you are...

هر کجا که باشی

I lack your warmth

گرمای تو را کم دارم

I need you, I need you my love...

به تو نیازمندم، به تو نیازمندم ،‌ عشق من

Because you're a part of me

برای اینکه بخشی از وجود من هستی

I need you here...

من اینجا به تو نیاز دارم

Because I don't know how to live without you...

برای اینکه نمیدانم بدون تو چگونه باید زندگی کنم

I have yet to learn...

هنوز میباید یاد بگیرم

And I find myself lost,

خودم را در حالی که گم شده ام پیدا خواهم کرد

Like a needle in a haystack

مثل سوزنی در انبار کاه

Like shifting sands...

مثل دانه های شنی که جا به جا می شوند

I submerge myself in my loneliness

من خودم را در تنهایی ام فرو بردم