چه کسی بود صدا زد ...

از هر مطلبی که خوشتون اومد بگید براتون میفرسم(msm_6631@yahoo.com)

چه کسی بود صدا زد ...

از هر مطلبی که خوشتون اومد بگید براتون میفرسم(msm_6631@yahoo.com)

مژده به کسانی که کتاب خریدن و کتاب خواندن را دوست دارند

مژده به کسانی که کتاب خریدن و کتاب خواندن را دوست دارند

با کلیک برروی این لینک کتاب مورد نظرتون رو سفارش بدید تا با تحویل رایگان بیاد به آدرستون

نظرات شما :

هستی: یه خردادیه اصیل و درست حسابی خیلی هم دوست داشتنیه واسه همه چی هم پایه است            پاسخ: اینجا اثراتی از یک لطف بسیار پیدا شده لطفا به صاحبش بگید بیاد ببره.

مواظب باش

به نام خالق عشق
سلام به شکیبایی و صبر
می دانم که برف عمرش کوتاه است و سپیدی اش جاودان
می دانم که با رفتن پاییز سپیدی می آید، ترنم دلپذیر عشق می آید، قدم زدنهای عاشقانه روی زمین برفی در تنهایی غریبانه سکون می آید، اما این را هم می دانم که بهار نخواهد آمد. تا، روز آخر زمستان را نبینیم بهار را ایمان نخواهم آورد و مطمئن باش تا روز آخر زمستان فرسنگها فاصله است
می خواهم اعتراف کنم. اعترافهای عاشقانه ام را اعتراف کنم
حال که دیگر نخواهمت دید و چشمم به چشمهای همیشه منتظرت نخواهد افتاد، توان نوشتن اعترافهای فروخروده ام را می یابم
به ترم آخر نرسیده رفتنی شدم
یا دانشکده مرا تاب نیاورد، یا من دنیا را، یا دنیا نوشته هایم را، یا نوشته هایم انتظار تو را، صبر و استقامت شش ساله تو را
با اینکه می توانستی زودتر از اینها از این خراب شده لعنتی بری و همه چیز را پشت سرت به خاک بسپاری، ماندی
شاید نذر و نیازها و دعاهای من بود که مستجاب شد تا تو یک ترم دیگر بمانی و صد و خورده ای از پول فروش کتابت رو دو دستی تقدیم مسئول ثبت نام بکنی. و بگذار اعتراف کنم وقتی کارنامه ات رو دیدم و وقتی اونو جلوی روی من پاره کردی و با خشم و بدون خداحافظی رفتی، از خوشحالی رفتم یه کلاس خالی پیدا کردم و هزار بار روی تخته سیاه نوشتم: خدایا دوستت دارم
سرزنشهای من بخاطر افتادن واحدهایت همه اش به خاطر لجبازی بود
اما، تو جدی گرفتی
حتی آن یک هفته ای که نمی خواستم چهره زیبایت را ببینم همه اش از خوشحالی بود. نمی خواستم ببینمت چون هیچ دلم نمی خواست که مجبور بشم فیلم بازی کنم و علی رغم میل باطنی ام با تو رفتار کنم
نمی دانم چطور این ترم هم گذشت و باز، تو6 واحد رو گذاشتی برای ترم دوازدهم و ماندی. ماندی تا اسمم در کنار نام زیبایت در پروژه پایان ترم هر دویمان حک شده و زرکوب به یادگار بماند
وقتی هنگام ارائه پروژه در کمال خودخواهی هشتاد درصد پروژه را تحقیقات گسترده و وتلاش شبانه روزی خودم به تنهایی عنوان کردم می خواستم برای بار آخر چهره عصبانی ات را ببینم
می خواستم برای بار آخر، دل سیر خشم و نفرت را در چهره منحصر بفردت ببینم تا بتوانم فراموشت کنم... که تو فراموشم کردی. و اینبار با جدیت تمام رفتی که رفتی
اگر نگاهت نمی کردم و یا خودم را می زدم به اون راه که انگار ندیدمت منتظر بودم بیایی... بیایی تا
و تو دیگر نیامدی
روز امتحان آخر از اول صبح منتظرت بودم .... منتظر بودم سوالی را که مدتها پیش از من پرسیدی و گفتم نمی دانم بگویم که می دانم و خوب هم می دانم
و تو نیامدی و من سر جلسه امتحان نرفتم تا شاید تو بیایی و تو نیامدی و اولین صفر کارنامه چهارساله دوران دانشجویی ام بخاطر تو بود. فقط به خاطر تو.... و تنها صفری است که عاشقانه دوستش دارم
آن صفر توی کارنامه را به خاطر تو دوست دارم
دیگر نمی توانم بنویسم
آخرین نوشته ام هم درباره تو بود. تویی که طنین صدایت ونوازش دستهایت، سنگینی خاک را کنار خواهد زد و آرامش را برایم به ارمعان آورد
تحمل این زندگی رو ندارم. از خودم بدم می آد
بس است
شاید خاطرات بیادماندنی گذشته آرامم کند
تنهایم نگذار

بررسی هوش دیگران

آیا فروشنده ای که کامپیوتر جدیدتان را از او خریده اید، واقعاً به چیزهایی که در موردش صحبت می کند آگاهی دارد، یا فقط چیزهایی را که در بروشور مطالعه کرده است برای شما تکرار می کند؟ یا کارمندی که به تازگی برای استخدام با او مصاحبه کردید واقعاً از آن چیزهایی که ادعا می کرد می داند، سررشته ای دارد یا اینکه فقط جواب هایی را برایتان تکرار می کند که شما دوست دارید بشنوید؟ چه دوست داشته باشیم، چه نه دائماً درحال قضاوت کردن در مورد میزان هوش و آگاهی دیگران هستیم و با جواب هایی که به سوالاتمان می دهند، سطح شایستگی و توانایی های آنها را می سنجیم. بعضی افراد در این کار مهارت بیشتری دارند، اما آن به این معنی نیست که شما نمی توانید یاد بگیرید. با تمرین، شما هم می توانید میزان هوش و سطح آگاهی اطرافیانتان را حدس بزنید.

انواع هوش
هوش چیزی است که ارزیابی و اندازه گیری آن کار ساده ای نیست چون انواع بسیار متفاوتی دارد. در سال 1983، دکتر هاوارد گاردنر استاد دانشگاه هاروارد، مفهوم جامع تری از هوش ارائه داد و آن را چند-هوشی نامید. تئوری او با نظریات سنتی در این رابطه که می گفتند "آیا می توانید وقایع را به خاطر بسپاری، ریاضیات انجام دهی، منطقی فکر کنی و جمله های صحیح بنویسی؟" کاملاً مغایر بود. و دیدگاهی بسیار جامع تر برای قضاوت در مورد هوش افراد داشت. طبقه بندی اولیه شامل 7 دسته بود که هر کدام بخش های متفاوتی از هوش را شامل می شد
:

هوش و دانش زبانشناختی: مهارت کار کردن با زبان و کلمات. گاهاً می بینیم که بعضی قادر به تکلم به چندین زبان مختلف هستند، در حالیکه بعضی در یادگیری یکی هم درمانده اند.

هوش منطقی و ریاضی: حل مشکلات به طریقی کاملاً منطقی. نوعی از هوش که بیشتر شامل کتابخوانان است.

هوش موسیقی: قابلیت فکر کردن در قالب نُت های موسیقی و ریتم. چه در نواختن و چه در آهنگ سازی.

هوش فضایی: حل مشکلات به صورت بصری، در مغز فرد. جهت یابی و ناوبری از مهمترین آنهاست ولی توانایی در هنر، مجسمه سازی و طراحی نیز از این دسته اند.

هوش جنبش فیزیکی: داشتن توانایی در حرکت عضلات و سایر حرکات ورزشی.

هوش میان فردی: توانایی شناخت احساسات، حالات و عواطف دیگران. مهارت های اجتماعی.

هوش درون فردی: اطلاع از خودمان، احساسات و افکار خودمان.

نکاتی که باید به خاطر داشته باشید
یکی از اصلی ترین قانون های تعیین هوش افراد این است که هیچ گاه فکر نکنیم آموزش و تحصیلات با هوش و قوه ی ادراک یکسان است. حتماً باید تا به حال برخورد کرده باشید که هر فردی با مدرک تحصیلی از بهترین دانشگاه دنیا، فرد باهوشی نیست، و هر فردی هم که نتوانسته حتی تحصیلات دبیرستانی را به پایان برساند خنگ و کم هوش نمی باشد. همانور که نظریه ی چند-هوشی نشان می دهد، هر فردی قابلیت های مختلف دارد و همه یکسان نیستند. به عنوان یک قانون کلی، باهوش ترین افراد جامعه ی ما تنها افرادی هستند که از ناچیز بودن اطلاعات و آگاهی هایشان مطلعند. هیچوقت به کسی اینقدر اطمینان نکنید که بگویید او پاسخ هر سوالی را می داند و فکر می کند که هر مبحثی را می توان با تئوری خوب ضد بد حل کرد. هوش، قوه ی درک این مسئله است که هر مشکلی میتواند راه حل های مختلف داشته باشد، حتی اگر ما یکی را بر راه حل های دیگر ترجیح دهیم. برخلاف آنچه ممکن است فکر کنید، پذیرفتن اینکه چیزی را نمی دانید، یکی از علائم باهوشی شما است به جای اینکه تظاهر کنید که از آن آگاهی دارید. چون اگر کار را اشتباه انجام دهید، و دیگران این موضوع را بفهمند، از حیوان هم احمق تر جلوه خواهید کرد. چه باید کرد
...
هیچ راه مطمئن و کاملی برای تعیین هوش افراد نیست و نخواهد بود. اما نشانه ها و علائم زیادی هست که با دنبال کردن آنها می توانید نتیجه گیری کلی داشته باشید. اما باید سوالات درست و به درد بخور از فرد بپرسید. در اینجا به مواردی اشاره میکنیم، آنها را به خاطر بسپارید. سوالات کلی بپرسید، نه سوالات مخصوص و ویژه

همه ی افراد با درصد هوش متوسط می توانند اصول علمی و اعداد و مسائلی از این قبیل را به خاطر بسپارند. سوالات انتزاعی و خیالی دشوارتر هستند.

به دنبال پاسخ های صحیح و عقلانی باشید
آیا به نظر می رود که فرد مشغول تکرار آن چیزی است که در روزنامه مطالعه کرده است؟ یا خود واقعاً در مورد این مسائل فکر کرده است؟ به کلمات قلمبه سلمبه ای که بی جا به نظر می رسند و اشتباهاً استفاده می شوند دقت داشته باشید

بعضی افراد عادت دارند که با استفاده از کلماتی که به ظاهر گیرا و پرابهت هستند خود را بزرگ کنند. اگر استفاده از کلماتشان نابه جا بود، یادداشت بردارید.

دنبال کلمات کلیدی باشید
به طور مثال استفاده از کلمه ی "پیش گستر" اشاره به این دارد که فرد از جملات کلیشه ای استفاده می کند.

دنبال عبارات و جملات کلیشه ای باشید
استفاده ی زیاد از جملات کلیشه ای نشانه ی بدی است، اما استفاده از همین کلیشه ها به طرزی نادرست موضوع را بدتر هم می کند. سوالاتی بپرسید که خودتان جوابش را می دانید

اگر سوال را درست جواب دهند یا اینکه بگویند نمی دانند خوب است. اما اگر سعی در سفسطه کردن کنند، حواستان باشد.

حضور ذهن و قدرت استدلالش را محک بزنید
فقط حافظه ی او را آزمایش نکنید، کمی هم قدرت تعقل آنها را محک بزنید و ببینید که آیا می توانند بعضی از سوال ها را با استدلالات منطقی جواب بدهند.

نظر او را در مورد چیزی بپرسید
ببینید می توانند در مورد موضوعات مختلف نظر خود را ابراز کنند یا اینکه فقط قادر به حفظ یکسری اصول علمی هستند.

مهارت های اجتماعی او را بررسی کنید.
ببینید در برخورد با دیگران چطور رفتار می کنند.

طریقه ی صحبت کردن او را بسنجید
بیان واضح و کامل موضوعات بسیار بهتر از استفاده از کلمات پیچیده و قلمبه سلمبه ای است که خود فرد هم شاید معنایش را به درستی نداند. "هر فردی که مبحثی را با توجه به منابع و مراجع دیگر بررسی می کند، از هوش خود استفاده نکرده است، فقط از حافظه اش استفاده می کند." -لئوناردو داوینچی
-
از هوشتان درست استفاده کنید
.
تجربه های زیادی نشان داده است که افرادی که در ابتدا کودن و احمق جلوه میکردند، نابغه و افرادی بسیار باهوش بوده اند. به همین دلیل است که این مسائل هیچگاه نباید از روی ظاهر نتیجه گیری شوند. درست است که هوش به طور کلی چیز خوبی است، اما در کنار ویژگی های خوب اخلاقی فرد است که زیباتر می شود. باهوش بودن یک چیز است، اما دانستن اینکه چطور از این هوش استفاده کنید بسیار مهمتر است. افرادی که موفق می شوند، لزوماً همیشه افراد باهوشی نیستند. آنها فقط می دانند که چطور از هوششان استفاده کنند.

لحظهای خطرناک

لحظه خطرناکی است لحظه ای که امید جای خود را به نا امیدی می دهد

لحظه خطرناکی است لحظه ای که عجله جای خود را به صبوری می دهد

لحظه خطرناکی است لحظه ای که همدردی جای خود را به طرد کردن می دهد

لحظه خطرناکی است لحظه ای که " ما " جای خود را به من و تو می دهد

لحظه خطرناکی است لحظه ای که پریدن جای خود را به خزیدن می دهد

لحظه خطرناکی است لحظه ای که نور جای خود را به تاریکی می دهد

لحظه خطرناکی است لحظه ای که انسانیت جای خود را به خوی حیوانی دهد

لحظه خطرناکی است لحظه ای که بخشش جای خود را به خشم دهد

لحظه خطرناکی است لحظه ای که درک و تأمل جای خود را به لجبازی می دهد

لحظه خطرناکی است لحظه ای که جمع بینی جای خود را به خود بینی می دهد

لحظه خطرناکی است لحظه ای که صلح جای خود را به جنگ می دهد

لحظه خطرناکی است لحظه ای که منطق جای خود را به سنت می دهد

لحظه خطرناکی است لحظه ای که معنویات جای خود را به مادیات می دهد

لحظه خطرناکی است لحظه ای که عشق جای خود را به هوس می دهد

لحظه خطرناکی است لحظه ای که شراکت جای خود را به خیانت می دهد

لحظه خطرناکی است لحظه ای که آشنائی جای خود را به غریبی می دهد

لحظه خطرناکی است لحظه ای که صداقت جای خود را به دروغگوئی می دهد

لحظه خطرناکی است لحظه ای که صفا و صمیمیت جای خود را به کینه می دهد

لحظه خطرناکی است لحظه ای که خیر رسانی جای خود را به شرارت می دهد

لحظه خطرناکی است لحظه ای که عقل و تفکر جای خود را به تقلید می دهد

لحظه خطرناکی است لحظه ای که زمان حال جای خود را به زمان گذشته می دهد

لحظه خطرناکی است لحظه ای که علم و منطق جای خود را به خرافات و رسوم می دهد

مگر می توان در طول سال درس خواند؟

( ویژه داوطلبان کنکور )

اگر داوطلبی در کنکور نشد ، هیچ تقصیری متوجه او نیست چرا که سال فقط 365 روز دارد در

حالیکه . . .

1 – در سال ، 52 جمعه داریم و میدانید جمعه ها فقط برای استراحت است. به این ترتیب 313 روز

می ماند.

2 – حداقل 50 روز مربوط به تعطیلات تابستانی است و چون هوا گرم است مطالعه دقیق برای یک

فرد نرمال مشکل است. بنابراین 263 روز دیگر ، باقی می ماند.

3 – در هر روز 8 ساعت خواب برای بدن لازم است که جمعا 122 روز میشود. بنابراین 141 روز باقی

می ماند.

4 – اما سلامتی جسم و روح ، روزانه یک ساعت تفریح را می طلبد که جمعا 15 روز میشود. پس

126 روز باقی می ماند.

5 – طبیعتا دو ساعت در روز برای خوردن غذا اعم از صبحانه، نهار و شام لازم است که در کل 30 روز

میشود. پس 96 روز دیگر باقیست.

6 – یک ساعت در روز برای گفتگو و تبادل افکار به صورت تلفنی با دیگران و البته پشتیبان ضروری

است. چرا که انسان موجودی است اجتماعی ، و این خود 15 روز از کل سال است. بنابراین 81 روز

از سال باقی می ماند.

7 – روزهای امتحان دست کم 45 روز از سال را به خود اختصاص میدهد و نظر به حجم بالای درس

ها و خستگی ناشی از امتحان، 36 روز دیگر باقی می ماند.

8 – تعطیلات نوروز و اعیاد مختلف که دست کم 30 روز در سال است. مگر میتوان در این اعیاد وقت

را به مطالعه گذراند؟ پس 6 روز باقیست.

9 – در سال حداقل 3 روز به بیماری طی میشود و 3 روز دیگر باقی می ماند.

10 – سینما رفتن و سایر امور شخصی هم لااقل دو روز از سال را در بر میگیرد پس فقط یک روز

 دیگر باقیست.

11 – یک روز باقیمانده همان روز تولد شماست، چگونه میتوان در آن روز بخصوص درس خواند !!!

 پس یک داوطلب نرمال (!) نمی تواند امیدی برای قبولی در دانشگاه داشته باشد !!

جوات چیست؟

جوات (یا به روایتی جواد) کلمه‌ای قدیمی و صاحب یک فرهنگ خاص است. امکان توضیح این

فرهنگ وجود نداشته و شرق شناسان و جامعه شناسان بسیاری در وصف آن سر به بیابان گذاشته

اند، ولی نتوانسته‌اند تعریفی خاص برای آن بیابند.

 

لذا ما در اینجا با ذکر یک مثال از این فرهنگ آنرا به شما معرفی می‌کنیم:

 

* شخص جوات، دارای یک پیراهن میکروپیچ (نوع خاصی از پارچه پیج اسکن) به رنگ بنفش با یک

 شلوار خانواده (شلواری که آنقدر گشاد و دارای پیله (پلیسه) است که یک خانواده 12 نفری داخل

آن جامیگیرد) مشکی رنگ از جنس کرپ است. کمربند چرمی با یک سگک که اندازه آن حداقل به

اندازه یک پیش دستی یا نعلبکی بزرگ است. کفشهای چرمی پاشنه تخم مرغی (قیصری) که

پاشنه آنرا خوابانده، بدون جوراب. دسته کلید بزرگی به اندازه تمام کلیدهای زندان اوین به کمک یک

زنجیربه بند شلوارش وصل شده و در جیب شلوارش مقادیر کافی اسلحه سرد از جمله پنجه بکس،

چاقو ضامن دار (دسته زنجان)، تیغ، زنجیر و ... در کنار یک عدد لنگ (دستمال یزدی) موجود است، که

البته لنگ گاهی آویخته به گردن، گاهی دور دست و گاهی در جیب اوست. یقه پیراهن او حداقل تا

ناف باز است و دگمه ها فقط جنبه تزئینی دارند. ضمناً یقه پیراهن کاملاً چرک بوده و تقریباً سیاه رنگ

می‌باشد...

 

* ساعت سیکو 5 بر یک مچ و مچ‌بند چرمی مشکی بر مچ دیگرش دارد که زیر آن اسم مریم، لیلا،

محبوبه یا اسم دختر دیگری که آخر معرفت و مرام بوده ولی نارو زده و رفته است، خالکوبی شده

است. امتداد این خالکوبی گاهی به روی دست و انگشتان و ساعد و بازو هم کشیده میشود... در

انگشتانش اغلب تعداد کافی انگشتر و در دستش یک تسبیح یازنجیر نازک جهت سرگرمی موجود

است. اغلب ریش ستاری و سبیل، یا سبیل چخماقی دارد، و در صورتی که سبیلش تراشیده شود

تا چند روز نمیتواند به راحتی تعادل خود را حفظ کند. موهای او همیشه مرتب، چرب و پشت مویش

تا پائین یقه‌اش بلند می‌باشد. روی صورت و دستهای این شخص اغلب جای چند بخیه مشاهده

می‌شود. یک زنجیر طلا که به آن بر حسب سلیقه یک آویز با طرح شمشیر، اسم یک دختر، یا هر چیز

دیگری متصل است به گردن دارد. یک طرف سینه او قلنبه است چون در جیب پیراهنش یک پاکت

سیگار خفن از جمله سیگار مگنا دارد.

 

* این قبیل افراد اگر سوار سی‌جی‌125 نباشند، اکثراً در یک دستگاه خودرو با مشخصات ذیل

 مشاهده می‌شوند: این خودرو اغلب یک پیکان مدل قبل از 52، بدون تصادف و رنگ خوردگی، به رنگ

سبز یشمی، قرمز جگری یا پیکان جوانان لیمویی و اخیراً گاهی پیکان صفر سفید یخچالی میباشد،

معروف به Full Javaad Sysytem.

 

* معمولاً کمک فنرها خوابیده و خودرو روی زمین میخزد، درها کاملاً رگلاژ و با یک اشاره کوچک بسته

می‌شوند، تعداد زیادی آینه در آن کار گذاشته شده، که حد اقل آن عبارت است از: آینه‌های

استاندارد خودرو، دو عدد آینه بغل محدب، یک آینه محدب عریض (50 سانتیمتری) در وسط، دو عدد

آینه در طرفین داشبورد در داخل، دوعدد آینه روی گلگیرها، دوعدد آینه گرد محدب کوچک در دو گوشه

بالای شیشه جلو. یک عدد کله عروسک که قبلاً داده اند منزل (عیال محترم، همسر آقای جوات!)

آنرا آرایش کند آویزان است. علاوه بر این کله، اشیای زیاد دیگری نیز در این آویزگاه به چشم

می‌خورد از جمله یک قرآن کوچک، انواع اشیای فلزی زینتی و اخیراً انواع بوگیر و خوشبو کننده

اتومبیل. همچنین در دو طرف شیشه جلو، و سمت چپ شیشه عقب، انواع پرچمهای کوچک و

تبلیغاتی شرکتهای اتومبیل‌سازی، و پرچمهای کشورهای مختلف زیر هم ردیف شده‌اند. لازم به ذکر

است که تودوزی این خودرو فابریک بوده و روی آن یک روکش کرک‌دار به رنگ مشکی کشیده شده

است.

 

* جلوداشبورد و قسمت داخلی دربها از جنس چوب و فابریک کارخانه‌ای می باشد. این چوبها

 همیشه پارافین زده، براق و تمیز هستند. در بخش داخلی دربها، جائیکه شیشه بالابر نصب شده،

تمام سطح از یک نایلون محکم و بیرنگ یا آبی کمرنگ پوشیده شده و زیر آن عکسهای انواع

هنرپیشه‌های هندی، راکی، آرنولد ، شکیلا، گوگوش و ... موجود است. روی درب جاسیگاری جلو

(که بالای ضبط قراردارد) یک عکس عروس و داماد(عکس عروسی آقای جوات) نصب شده که اگر

مرد غریبه سوار شود درب جاسیگاری را باز می کنند تا عکس اندکی رو به پائین شده و توسط

نامحرم دیده نشود... کلید کوچکی روی درب داشبورد موجود است (کلید داشبورد) که یک جاکلیدی

مناسب و حجیم به آن آویزان می‌باشد.

 

* سیستم صوتی این خودرو از نوع دالبی استریو می باشد. ترجیحاً سونی 56، (سونی 60 ساخت

بازار مشترک و ارزان قیمت‌تر است) یا در صورت وجود امکانات مالی، یک سیستم CD CHENGER در

صندوق عقب. به هر حال چهار عدد باند بزرگ (معروف به خربوزه‌ای)، دوعدد در زیر شیشه عقب و

دو عدد داخل دربهای جلو، یک ساب ووفر زیر شیشه عقب، و دو عدد تویتر کوچک در دوطرف بالای

شیشه جلو. در صورت امکان نوار گوپس گوپس، نواری که فقط صدای سنج از آن شنیده شود، یا

جواد یساری وحمیرا گاهی داریوش و هایده و گوگوش هم شنیده شده است. دو عدد بوق بنزی و

دو عدد پروژکتور بسیار قوی جلوی خودرو نصب شده است. توجه داشته باشید که شخص جوات

بسیار نسبت به خودروی خود حساس و غیرتی بوده و آنرا بالاتر از ناموس خود می‌داند.

یاداشتهای کودک نفهم (۲)

اندر فواید گوسفند  


همانا گوسفند حیوان مفیدی میباشد که در فصول کم باران در مناطق استوایی و کمی آنورتر از خط

استوایی میروید و کاربردهای فراوانی در روحیه بشریت دارد! من جمله پشگل آن موجود زحمت‌کش

که موجب تقویت روحیه ما عزیزان می‌باشد و باعث میشود تا عطر گلهای بهاری تا همه اقسا نقاط

همه جا کشیده شود و مزیت دیگری که این جانور ظریف دارد همانا پشم او میباشد که بسیار

پشمالو میباشد که باعث میشود ما در زمستان نلرزیم و فاتحه‌ای به روح پدرش بفرستیم و دیگر

مزیتی که دارد نسبت به گاو این است که شاخ ندارد تا به‌سان آن حیوان عظیم باعث سولاخ شدن

ما عزیزان بشود! این بود انشای من که در توصیف گوسفند نمودم و امیدوارم ما عزیزان هم روزی

بتوانیم مانند گوسفند در جامعه مفید واقع شویم...

عشق واقعی

کی اینقدر عاشقه آخه حالشو ببر نصفته

  

             

    

تفاوت های دختر ها و پسر های ایرونی

۱- دختر ها خیلی دوست دارند جای پسر ها باشند اما پسر ها اصلاً دوست ندارند جای دختر ها

باشند

  
2- اگر یه دختر یک مشکل غیر قابل حل داشته باشه از خونه فرار میکنه اما یه پسر اگر یک مشکل

غیر قابل حل داشته باشه اعضای خانواده اش رو از خونه فراری میده!


3- یه دختر اگر دو تا مشکل غیر قابل حل داشته باشه خودکشی میکنه اما یه پسر اگر دو تا مشکل

غیر قابل حل داشته باشه اعضای خانواده اش رو میکشه

  
4- یه پسر اگر 3 تا مشکل غیر قابل حل داشته یه هفته افسرده میشه بعد با 3 تا مشکل کنار میاد

و زندگیش رو میکنه اما تا کنون دختری که 3 تا مشکل داشته باشه دیده نشده چون همشون در

مرحله دو تا مشکل خودکشی میکنند و به سه تا نمیرسه مشکلاتشون!!!

  
5- دخترا از پسرا موهاشون کوتاهتره!

  
6- دخترا می خوان سر پسرا کلاس بزارن اما در نهایت سر خودشون کلاه میره ولی پسرا می خوان

 سر هر موجود زنده ای که میبینن کلاه بزارن و در نهایت موفق میشن

  
7- اگر به یه دختر بگی دوست دارم فکر میکنه تو چقدر خوبی و عاشقت میشه اما اگر به یه پسر

بگی دوست دارم فکر میکنه تو چقدر بی جنبه و جوات هستی دست به هر کاری میزنه تا از شرت

خلاص شه!


8- نقطه قوت پسرا چشماشونه اما نقطه قوت دخترا چشم و گوش ابرو و دماغ و دهن

و  .........هست.

  

۹- دخترا با اینکه بیشتر از پسرا قوانین راهنمایی و رانندگی رو رعایت میکنن اما خیلی بیشتر از

پسرا تصادف میکنن و در هر تصادف رد پای یک دختر به چشم می خوره

 

10- دخترا فکر می کنن بهترین راه برای بهترین راه برای داشتن یک رابطه خوب و مداوم صداقت و

راستگویی هستش ولی پسرا مطمئن هستند بهترین راه دروغگویی و گرفتن سوتی از طرف

مقابله!

  
11- دختر ها از درس و مدرسه بیزارند ولی پسر ها از درس و مدرسه فراری هستند!

  
12- پسر ها به هم حسودی نمی کنن اما دخترا به هم حسودی می کنن.

  
13- اگر برادرتون دوست دختر داشته باشه شما سعی می کنید با اون دختر آشنا بشید ولی اگر

خواهرتون دوست پسر داشته باشه شما قسم می خورید! که هم پسره و هم خواهرتون رو سر به

نیست کنید.

  
14- دختر ها زیر بار حرف زور میرن اما پسر ها خودشون حرف زور میزنن

  

۱۵- دخترا زندگی مشترک رو در عشق و صفا و صمیمیت می بینن ولی پسر ها در غذا و و خواب و

تخت خواب(نکته:منظور از تخت خواب عملیات قبل از خواب می باشد=عملیات فتح المبین به قول

آقای مصطفی تیفوسی


16- اگر یک دختر در یک جمع سوتی بده تا آخر دیگه هیچ حرفی نمیزنه اما پسر ها در یک چمع فقط سوتی میدن!

  
17- یک دختر اگر 24 ساعت با دوست پسرش صحبت نکنه افسرده میشه اما یک پسر اگر

24 ساعت با دوست دخترش صحبت نکنه با اون یکی دوست دخترش صحبت میکنه.

  
18- پسر ها میدونن جنبش فمنیسم چیه واسه همین ازش متنفرن ولی دختر ها نمیدونن جنبش

فمنیسم چیه واسه همین طرفدارشن!

  
19- یک دختر اگر با دوست پسرش به هم بزنه دیگه با هیچ پسری دوست نمیشه اما یه پسر اگر با

دوست دخترش به هم بزنه با 3-4 تا دختر دیگه دوست میشه!

  
20- یک دختر اگر توی خیابون پسری ازش بپرسه ساعت چنده میگه:ساعت 7.اما یه پسر اگر یه

دختر ازش ساعت بپرسه میگه :ساعت 7 و 2 دقیقه و 24 ثانیه,اینم شماره تلفن من ..... سر

ساعت 9 منتظر تماستم!

  
21- اگر یه دختر به یه پسر نگاه کنه , پسره فکر می کنه که خیلی خوش تیپه ولی اگر یه پسر به یه

دختر نگاه کنه دختره فکر میکنه که پسره چقدر بی چشم و رو هستش!

  
22- دختر ترشیده میشه اما پسر نه!!!!

  
23- بعد از خوندن این مطلب پسرا اول 2 دقیقه فکر میکنن تا مفهوم مطلب رو بفهمند و چون بعد از

دو دقیقه نمی فهمند می زنن زیر خنده و میگن خیلی باهال بود اما دخترا بعد از خوندن این مطلب 2

ساعت حرص می خورن و فکر میکنن به شخصیت دخترای ایرونی توهین شده و در نهایت چون

مفهوم این مطلب رو نفهمیدن به نویسنده اش میل میزنن و فحش میدن!!!